نگشود!!!

دو روز پیش که نوبت دکترم بود،جواب آزمایشم رو که دید گفت من مشکوکم که دیابت بارداری داشته باشی و کلی نگرانم کرد...حالا همه چیز نرمال،وزنم یک کیلو اضافه شده بود و عدد آزمایش هم خوب بود و هیچ نوع سابقه خانوادگی هم ندارم.ولی گفت باید مواظب باشیم و تغذیه ات رو بهتر کنی و دوباره مجددا آزمایش بدی و...خلاصه با یه حال پریشون اومدم بیرون...همسرک که می گه فکر نمی کنم مشکلی وجود داشته باشه  و این زیادی حساسه و حالا چند روز دیگه باید ازمایش بدم.امیدوارم که چیزی نباشه

همون شب رفتیم سونو ولی هر کاری دکتر کرد این وروجک پاهاشو محکم بهم چسبونده بود .مرتب پوزیشن منو عوض می کرد ولی پاهاشو جفت کرده بود  و باز نمی کرد و بند ناف هم جلوش بود.خلاصه بساطی داشتیم با این وروجکی که سر کارمون گذاشتخنده ولی دکتر گفت از نظر من ٩٩% دختره...خیلی برامون جالب بود از بس همه می گفتند پسره با این وجود هنوز مطمئن نیستم.و منتظریم تا دوباره بریم ببینیم این بار لنگ مبارک رو می گشایند یا نه؟بغلماچ با هم می گفتیم بچه مون با حیاستخنده

دیشب رفتیم کنسرت فلامینکو و این سبکی هست که همسرک کار می کنه و خیلی دوست داره .شب خوبی بود و کارشون هم نسبتا خوب بود،ولی طبق معمول که باید از دست مردم حرص بخوریم ،پشت سری هامون یه عده دختر پسر بودند و فقط برای وقت گذرونی اومده بودند و تا اخرش حرف می زدند و نمی دونم چه اصراریه ادم بره جایی که ازش لذتی نمی بره و فقط مسخره بازی و حرف! همه برمی گشتند چپ چپ بهشون نگاه می کردند.به هر حال از این سبک کنسرت ها تو اصفهان به ندرت برگزار می شه و لطف خودشو داشت.

کلاس زایمان فیزیولوژیک هم یک جلسه رفتم و خوب بود.یه سری نرمش داره و ماساژ و طرز صحیح نشستن و خوابیدن و تنفس و .....امروز جلسه دوم برگزار می شه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد