اومدنت به زندگیم مبارکه

 

و بالاخره تو عزیز دلم آنیتای گلم در ساعت ده و سه دقیقه صبح روز نهم فروردین (سه شنبه)،پا به این دنیا گذاشتی....مثل یه معجزه قشنگ  به زندگی مامان و بابا اومدی...با چهل و هفت سانتی متر قد و وزن سه کیلو و هشتاد

فرشته قشنگم به این دنیا و به خونه عشقمون خوش اومدی

 

تو در اولین ساعات به دنیا اومدنت

http://irupload.ir/images/m70hl4evaltj65z36wp.jpg


http://irupload.ir/images/bxufoysm1sno3xhay15h.jpg

لحظه دیدار نزدیک است...

عزیزدل مامان...عشق کوچولوی دوست داشتنی من، چهلمین هفته با هم بودنمون رو به اتمامه ....به روز موعود رسیدیم...به لحظات قشنگ دیدار نزدیک می شیم...چند ساعت دیگه به امید خدا روی ماهتو می بینیم.

صبح هشتم فروردین با مامان بزرگ رفتیم پیش خانم دکتر و دیدیم که تو سفت و سخت سنگرتو حفظ کردی و به این زودی ها خیال اومدن نداری ولی ما که دیگه طاقت نداریم نفسم...عسلم عروسکم ...قرار شد که به روش سزارین به این دنیا پا بزاری...

از حالا کلی اشک ریختم که دیگه تو شکمم نیستی بعدا که سر به سرم بزاری،لگدم بزنی....قلقلکم بدی...و سکسکه کنی...بخوابی و آروم بگیری...بعد اینکه بستنی خوردم هی قر بدی تو دلم...آره دلم بدجور هوای این کاراتو می کنه فقط خوشحالم که به جاش همش دیگه جلوی چشممی و می تونم عطر وجود نازنینت رو استشمام کنم...ببوسمت و هستیم رو فدات کنم

دخترکم .. خودت هم دعا کن مامانی که انشالا همه چی به خوبی پیش بره و تو زیباترین هدیه خدا رو به زودی در آغوش بگیرم

همسفر کوچولوی  تمام دقایق نه ماه گذشته ام !دوستت دارم ....بی تاب دیدنتم