بهترین جمله ...شاید سکوت!

چهار شنبه شب غم عالم توی دلم خونه کرده بود ...همین طور پنج شنبه و جمعه تا شب ....
می خواستم اینجا بنویسم فرصت نشد تا امروز بعدازظهر که سر کار اومدم و خدا روشکر الان خوبم و با خودم فکر کردم چقدر خوب شد که ننوشتم ناراحتی مو
ولی برای اینکه عبرت بگیرم و دیگه اشتباهی مشابه این بار نکنم فقط اینجا می نویسم که یادم نره
هیچ اتفاقی نمی افته و در واقع بهترین اتفاق می افته وقتی سکوت کنی ......و همیشه ناگفته ای خواهی داشت ....دیر نخواهد شد.....چه فکر می کنی شاید بهترین جمله باشد

Free Image Hosting at allyoucanupload.com




ظهر خواهر همسرم با دختر کوچولوش خونه مون بودند ،داشتم آماده می شدم بیام سر کار و خیلی عجله داشتم ، اومده بود پشت در اتاق خواب و می گفت :خاله یعنی من گرگم تو هم شنگول منگول حبه انگول!!!! و در می زنه من می گم کیه؟می گه نه بگو کیه کیه در می زنه درو با لنگر می زنه ......گفتم .
با صدای خشن !! می گه منم منم مادرتون غذا آوردم براتون
منم که تو این باغا نیستم بهش گفتم دستاتو به ما نشون بده (عصبانی شده و می گه خاله نگفتی صدای مادر ما کلفت نیست و باید من برم عسل بخورم!!!)
ای خدا من دیرم شده و می خوام از این اتاق بیام بیرون
بعد که یعنی دستاشو نشون داده و من گفتم نه دستای مادر ما سفیده
خانم گرگه ما عصبانی شده و می گه نخیر هم خودم دیدم دستای مادرتون سیا س

پ ن :چقدر من از این فیلم way back to love خوشم اومده مخصوصا آهنگش ،بارها و بارها در این دو هفته از مولتی ویژن پخش شده و باز هم ما می بینیمش
از اون کارتون مزرعه خیالی هم خیلی لذت می برم خیلی خوشگله
25/feb/2008
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد